روبه‌راه
روبه‌راه

حسین گرچه گناه مرا نگاه نکرد

منم کسی‌که به عمرش به جز گناه نکرد

به لطفِ شاهِ دو عالم، حسین، دل بستم

که شیخ، گاه به من لطف کرد و گاه نکرد

هزار رنگ تنم کرده روزگار و خوشم

که جز حسین کسی بر تنم سیاه نکرد

هزار راه بلد بودم و مرا راهی

به غیر راه حسینیه رو به راه نکرد

هر آن‌که بر عَلَم عشق تکیه زد، هرگز

ز روزگار تقاضای تکیه‌گاه نکرد

میان دسته شنیدم که دختری گریان

به سینه می‌زد و غیر از خدا گواه نکرد:

که بین بزم عزا، بین مردم هیئت

فقط حسین به آرایشم نگاه نکرد

    شاعر: سعید پاشازاده

  • مجموعه شعر: اهل بيت عليهم السلام