الا یا ایهاالاول، امام سوم دنیا
قلم در دست میگویم که بسمالله مجراها
الا یا ایهاالباطن، الا یا ایهاالظاهر
الا یا عالمالغیب و الا یا ایهاالحاضر
الا یا ایهاالباقی، بگو آب حیاتم کو؟
ز گریه دیدهام دریاست کشتی نجاتم کو؟
الا یا ایهاالمصباح در اعماق تاریکی
دلم قرص است میدانم که تو بسیار نزدیکی
الا یا ایهاالمحبوب، ای شیرینترین شورم
نمیخوانم کسی را جز تو از گهواره تا گورم
الا یا ایهاالسید، به این عامی نگاهی کن
بیا و قبل جان دادن به ناکامی نگاهی کن
الا یا ایهاالمولا، غلامی حلقه در گوشم
که فردای قیامت هم عَلَم دارم سر دوشم
الا یا ایهاالارباب، دریاب این رعیت را
که بیتو هیچ امیدی نیست فردای قیامت را
الا یا ایهاالموتور، ای دردانهٔ زهرا
نبرده هیچکس جز تو مرا در خانهٔ زهرا
الا یا ایهاالمعشوق، از غم سینهچاکم کن
بزن آتش به جان من، بسوزانم، هلاکم کن
الا یا ایهاالصابر، به تو عمریست منصوبم
سیاهی محرّم را خودم هر سال میکوبم
الا یا ایهاالخامس، تو خمس پنج تن هستی
زکات چشم عاشقها، تو اشک چشم من هستی
الا یا ایهاالمظلوم، وای از دست ظالمها
تو را کشتند جاهلها ولی با حکم عالمها
الا یا ایهاالعطشان که خونت از جبین میریخت
شنیدم پیش چشمت آب را دشمن زمین میریخت
الا یا ایهاالعریان، که سرنیزه تنت را برد
شنیدم گرگی از راه آمد و پیراهنت را برد
الا یا ایهاالساقی، بگو یارم نمیآید
دگر اهل حرم، میر و علمدارم نمیآید
- مجموعه شعر: اهل بيت عليهم السلام