۱.
شب به شب با بهانهٔ کعبه
مینویسم ترانهٔ کعبه
میکشاند قلم مرا هر دم
تا لب آستانهٔ کعبه
در هیاهوی روزهای حرم
در سکوت شبانهٔ کعبه
میگذارم شبیه فرزندی
سر خود را به شانهٔ کعبه
چون که این مُلک، خانهٔ پدریست
بیت مولاست خانهٔ کعبه
نجفالاشرف است بیتردید
قبلهٔ عاشقانهٔ کعبه
کعبه، گرچه رواج داری تو
به علی احتیاج داری تو
۲.
روز اول مرا خدای علی
آفریده فقط برای علی
دست در خلقت جهان دارد
همهجا هست ردّ پای علی
هرکه پرسید: «اسمتان»، گفتیم:
«میشناسیدمان، گدای علی»
هر کسی که غریبه شد با خلق
میشود تازه آشنای علی
ما که هستیم؟ وصلهای ناجور
که نشستیم بر عبای علی
ما که باشیم؟ جان پیغمبر
جان خود میکند فدای علی
«و إذا مُتُّ فَادْفِنی» به نجف
کنج ایوان طلا، منای علی
چه کسی زَهره داشت بنشیند
در کنار نبی به جای علی؟
چه کسی مالک است غیر از او
وحدهُ لا اله الا هو
۳.
آخرش هم شکار خواهم شد
آخرین سربهدار خواهم شد
فیض روحالقدس اگر باشد
تیغهٔ ذوالفقار خواهم شد
روز محشر بدون مِهر علی
پَست و بیاعتبار خواهم شد
به دعای محبت زهرا
با علی همجوار خواهم شد
«قبره فی قلوب من والاه»
چهارده تا مزار خواهم شد
و به «فُزْتُ بِرَبّ کعبه» قسم
آخرش رستگار خواهم شد
به محمد قسم، خدا، به علی
خط مزن نامم از کتاب علی
۴.
شأنی از او عظیمتر؟ هرگز
شاهی از او کریمتر؟ هرگز
آیهٔ «اهدنا الصراط»، بگو
راه از او مستقیمتر؟ هرگز
آری از آنکه منکر مولاست
نیست شیطان رجیمتر هرگز
دل من شد دونیم اما از
فرق مولا دونیمتر، هرگز
از یتیمان کوفه بی مولا
نیست طفلی یتیمتر هرگز
حال حیدر وخیم، اما از
حال زهرا وخیمتر؟ هرگز
آه، شمشیر تا فرود آمد
نالهٔ بانویی کبود آمد
- مجموعه شعر: اهل بيت عليهم السلام